خلاصه داستان : فیلم در مورد دختربچه ای بنام «وادا» است که مادرش هنگام بدنیا آمدن او مرده است و پدرش در قبرستان کار می کند. بهترین دوست وادا پسری بنام «توماس» است که به همه چیز حساسیت دارد...

خلاصه داستان : «مایکل مایرز» بیست سال پیش گزارش قتل هایش را برای روزنامه ها می نوشته است. یکی از آن گزارش ها مربوط به قتل زنی بوده به نام «لوری استرود» (کورتیس) که در یک حادثه ی اتومبیل جان باخته؛ اما دراصل او نمرده بلکه برای این که خود را از «مایکل» دور نگه دارد، صحنه ی دروغین کشته شدن خودش را ترتیب داده و بعد نامش را هم تغییر داده....

خلاصه داستان : کار مایکل مایرز (قاتل سریالی) هنوز با لوری استورد (قربانی) تمام نشده است. رقابت آن ها بالاخره به پایان می رسد، اما این آخری باری بود که لوری را دیدیم؟!

خلاصه داستان : مأمور امنیتی «هری تاسکر» (شوراتسنگر) که خانواده اش گمان می کنند فروشنده ی کامپیوتر است با یک گروه تروریستی درگیر می شود و نقشه ی آنان را برای نابود کردن شهرهای امریکا عقیم می گذارد.

خلاصه داستان : سال 1999. «اندی آزنارد» (برازنان) مأمور متین سازمان های جاسوسی بریتانیا به خاطر شیطنت ها و بدهی هایش به پاناما تبعید شده است. او برای این که موقعیت دستش بیاید، نزد «هری پندل» (راش) می رود، خیاطی انگلیسی که مشتری هایش آدم های معروف و ثروتمند هستند. «اندی»، «هری» را وسوسه می کند تا برای او خبرچینی کند...

خلاصه داستان : یک تازه کار زن در نیروی پلیس در یک بازی گربه و موش با یک روانپاش دستیار تپانچه که با او وسواس می شود، درگیر می شود.

خلاصه داستان : وقتی یک یدک کش آمریکایی کنار کشتی تحقیقاتی روسیه لنگر می اندازد،یک زندگی بیگانه به عنوان یک ویروس وارد عمل می شود و...

خلاصه داستان :لوری استرود برای آخرین بار با مایکل مایرز مواجه می‌شود. شخص نقابداری که چهل سال پیش در شب هالووین قصد مرگ لوری را داشته و از آن زمان به‌ دنبال نابودی او بوده است و…

خلاصه داستان :«لاری استرود» بعد از حوادث فیلم قبلی در بیمارستان بستری است. کلانتر براکت و دکتر لومیس در خیابان های شهر به دنبال مایکل میرز می گردند، اما مایکل در بیمارستان لاری را پیدا کرده است...